گزارش خطا در معنی کلمه 'مرجع قضایی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: jurisdiction (Bribery – bribery is a felony in most jurisdictions – BB ● forum : a court or other judicial body; a place of jurisdiction ● judicial tribunal (Commissioner’s court – in certain states, a court having jurisdiction over county affairs and often functioning as a managerial group than as a judicial tribunal – BB

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :