گزارش خطا در معنی کلمه 'مرگ مغزی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Brain death

transnet.ir

2 Law:: brain death : The bodily condition of showing no response to external stimuli, no spontaneous movements, no breathing, no reflexes and a flat reading (usu for a full day) on a machine that measures the brain’s electrical activity. – Also termed legal death. B

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :