گزارش خطا در معنی کلمه 'مرهون'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: indebted

transnet.ir

2 Law:: mortgaged; pawned; deposited as security

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: indebted, usu in its extended sense and in the form مرهون كسي يا چيزي بودن be indebted to sb (for sth); owe it to sb or sth

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :