گزارش خطا در معنی کلمه 'مستخدم'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: servant

transnet.ir

2 Law:: a person employed to do menial work, as a : domestic (worker); (hired) help; cleaner; minion; maid, housemaid, footman, page (boy); bellboy; attendant; housekeeper ● valet : a : a man

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (at an office) butler

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :