گزارش خطا در معنی کلمه 'مستعمره'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: colony

transnet.ir

2 Law:: pl: مستعمرات colony (a French colonya ● settlement (English settlements in North America in the 17th. century. ● plantation : a settlement in a new country or region (Plymouth PlantationP ● dependency; protectorate; satellite

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :