گزارش خطا در معنی کلمه 'مستلزم (کاری یا چیزی) بودن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: necessitate the additional enrollment necessitates an additional staff persont ● make necessary, involve; mean; require; demand; call for; warrant; constrain; force; need ● entail : to make necessary; to involve responding to this onerous discovery will entail countless hours of work – BB

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :