گزارش خطا در معنی کلمه 'مستند ساختن ـ مستندکردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: to furnish documentary evidence of

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: to furnish with documents

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: to provide with factual or substantial support for statements made or a hypothesis proposed; especially : to equip with exact references to authoritative supporting information ● support by documented evidence

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :