گزارش خطا در معنی کلمه 'مصدر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: origin

transnet.ir

2 general:: infinitive

transnet.ir

3 general:: orderly

transnet.ir

4 Law:: (military) orderly : a soldier assigned to perform various services (as carrying messages) for a superior officer

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: in the sense of ‘incumbent’ always used in collocation with a noun the latter part being one’s job, task, responsibility, etc, as shown below

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :