گزارش خطا در معنی کلمه 'concur'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هم‌ رای‌ بودن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دمساز شدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: موافقت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to be of the same opinion; agree: I concur with your assessment of the problem.

Simple Definitions

2 general::   verb ADV. strongly I strongly concur with that idea. | entirely, fully PREP. in, with Historians have concurred with each other in this view.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :