گزارش خطا در معنی کلمه 'مصون داشتن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: protect (from); keep (sth, s.o., oneself) protected; safeguard; keep (sth, s.o., oneself) safeguarded; save; guard against; keep (sth, s.o., oneself) guarded against; shield; ensure (sth, s.o., oneself) against; secure against or from

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: hold (sth, s.o., oneself) harmless; hold (sth, s.o., oneself) immune

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: quiet : to make secure by freeing from dispute or question (quiet title to a propertyq

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :