گزارش خطا در معنی کلمه 'concussion'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تصادم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: صدمه‌ وتكان‌ مغز كه‌ منجر به‌ بیهوشی‌ میشود

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. bad | mild, minor, slight VERB + CONCUSSION have, suffer PREP. with ~ He was carried off the field with slight concussion.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :