گزارش خطا در معنی کلمه 'condense'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: متراكم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: همچگال‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: متراكم‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: متراكم‌كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: منقبض‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تغلیظ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: هم‌ چگال‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb concentrated: The juice was condensed for easy use.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :