گزارش خطا در معنی کلمه 'معارض'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: opponent

transnet.ir

2 general:: interupter

transnet.ir

3 Law:: rival; competitor; contender; entrant, emulator

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: adverse ■ n

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: opponent; competitor; contender; entrant, emulator; adversary; enemy, antagonist, combatant

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: interrupter

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :