گزارش خطا در معنی کلمه 'معارضه'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: opposition

transnet.ir

2 Law:: altercation; quarrel; squabble; bickering; row

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: antagonism; opposition; fighting; encounter; defiance; challenge

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: interference

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :