گزارش خطا در معنی کلمه 'معاف'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: exused

transnet.ir

2 general:: exempt

transnet.ir

3 Law:: for its verbal forms معاف بودن ـ معاف شدن ـ معاف شناختن ـ معاف كردن see in the main entry below – exempt (the estate was exempt from taxesf ● exempted; free; liberated; released; excused; relieved; spared; let off; excepted

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :