گزارش خطا در معنی کلمه 'معامل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: vender also vendor (Vender – A seller. In sales of lands the party selling is almost always spoken of as “the vender”; but is sales of goods he is quite as frequently spoken of as “the seller”. JBSA

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: disposing party

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: conveyor : one who transfers or delivers title to another

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: the party offering to sell something in a transaction

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :