گزارش خطا در معنی کلمه 'معاوضه کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: swap : 1. a : to give in trade : barter b : exchange 2. to take turns in telling (swap storiess intransitive verb : to make an exchange

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: barter; exchange; interchange; switch; trade; trade in; commute : to give in exchange for another : exchange

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :