گزارش خطا در معنی کلمه 'معتبر بودن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: dow

transnet.ir

2 Law:: avail against (Property – [is] (5) a right availing against the world at large, as opposed to right arising out of contract or quasi-contract – JBSS

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: hold good

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: be in force : be valid, operative, creditable, binding (these antiquated laws have been in force since the

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :