گزارش خطا در معنی کلمه 'معترض'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: objector

transnet.ir

2 general:: opposer

transnet.ir

3 Law:: pl: معترضين / معترضان ■ adj protesting; protester, protestor; protestant; objecting; objector; remonstrant; taking exception (to) ■ n opposer; objector; protester, protestor

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :