گزارش خطا در معنی کلمه 'confederation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اتفاق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اتحاد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: کنفدراسیون

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: هم‌ پیمانی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: معاهده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: هم‌ عهدی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. loose The Franks were originally a loose confederation of Germanic tribes. VERB + CONFEDERATION establish, form, found | join PREP. ~ between a confederation between two states | ~ of a confederation of employers

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :