گزارش خطا در معنی کلمه 'confidential'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارای‌ ماموریت‌ محرمانه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: راز دار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: محرمانه

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: محرمانه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. private: It was his confidential aide.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be | remain | keep sth, treat sth as The affair must be kept confidential. Information about prices is to be treated as confidential. ADV. extremely, highly | absolutely, completely, strictly, totally The findings are strictly confidential. | commercially commercially confidential data

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :