گزارش خطا در معنی کلمه 'منفصل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: detached

transnet.ir

2 general:: dismissed

transnet.ir

3 general:: separate

transnet.ir

4 Law:: (of a person and in connection with service, office, position) dismissed; discharged (in Persian, because of a gross professional failure, misconduct, or professional disqualification)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :