گزارش خطا در معنی کلمه 'advisable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مقتضی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مصلحتی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قابل‌ توصیه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مقرون‌ بصلاح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | consider sth, deem sth, think sth We thought it advisable to seek police assistance. ADV. always It is always advisable to make a will.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :