گزارش خطا در معنی کلمه 'مورد اثبات قرار دادن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: = اثبات، اثبات كردن prove; demonstrate; corroborate; substantiate; vindicate; show / prove the truth, justice, validity, etc (of sth that has been disputed); validate; show : make/making apparent or clear by evidence; establish; support; assert

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :