گزارش خطا در معنی کلمه 'موروثی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: inheritable

transnet.ir

2 general:: inherited

transnet.ir

3 Law:: inherited; hereditary; patrimonial; ancestral; transmitted; handed down; passed down

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: (of a physical or mental defect or irregularity) congenital; hereditary : genetically transmitted or transmitted from parent to child

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :