گزارش خطا در معنی کلمه 'ناقص العضو'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: n (pl: ناقص‌العضوها) ■ adj (of persons) deformed; crippled (crippled soldiers : disabled, paralyzed, incapacitated, physically handicapped, lame, immobilized, bedridden, in a wheelchair, paraplegic, quadriplegic( ■ n a person or animal having a physical defect, esp as affecting one or more of his limbs, whether or not congenital; a crippled person

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :