گزارش خطا در معنی کلمه 'نامنظم'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: disorganized

transnet.ir

2 Law:: /بي‌نظم ‌و ترتيب، پراكنده، پريشان، آشفته/ irregular; sloppy; unpunctual; disorderly; unsystematic; unsystematized; unmethodical

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :