گزارش خطا در معنی کلمه 'نصف'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: half

transnet.ir

2 Law:: /نيم، نيمه، نصفه/ ■ n half (the first half of the show( 50 per cent ■ adj half (a half grapefruit( halved, bisected, divided in two ■ adv half (the chicken is half cooked( partially, partly, incompletely, inadequately, insufficiently, in part, part, slightly

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :