گزارش خطا در معنی کلمه 'نظر دادن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: express opinion

transnet.ir

2 general:: comment

transnet.ir

3 Law:: offer one’s personal opinion; comment on sth / comment that…

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: opine (fml) (he opined that a relaxed dress code was inconsistent with the club’s image( suggest, say, declare, observe, comment, remark, submit, put forward; contend, be convinced; think, believe, consider, maintain, be of the opinion, imagine, reckon, guess, assume, presume, take it, suppose, reason

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: advise

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: hold (also رأي دادن)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: find

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :