گزارش خطا در معنی کلمه 'نوجوان'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: adolescent

transnet.ir

2 general:: teenager

transnet.ir

3 Law:: n (pl: نوجوانان which see in the main entry gelow) adolescent; young adult; teenager; young person; lad : a male person of any age between early boyhood and maturity : boy, youth; juvenile – See also نوجوانان below.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :