فارسی
1
کشاورزی::
بیماری که به راحتی از یک پرنده به دیگری منتقل می شود
اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه
شبکه مترجمین ایران
واژگان شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
adj. VERBS be, prove The new disease proved contagious. ADV. highly, very Enthusiasm is highly contagious.
Oxford Collocations Dictionary