گزارش خطا در معنی کلمه 'contagious'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: بیماری که به راحتی از یک پرنده به دیگری منتقل می شود

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: واگیردار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مسری

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مسری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: واگیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove The new disease proved contagious. ADV. highly, very Enthusiasm is highly contagious.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :