گزارش خطا در معنی کلمه 'contend'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
4
عمومی::
مخالفت كرده با
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
contend with sth to have to deal with a difficult or unpleasant situation • At the age of nine, he had the death of both parents to contend with. • We don't need a computer failure to contend with as well as all our other problems.
Cambridge-Phrasal Verbs