گزارش خطا در معنی کلمه 'contentious'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دعوایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ستیزگر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: متنازع‌ فیه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ستیزه‌ جو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove | become | remain ADV. highly, very Abortion is a highly contentious issue. | rather, somewhat | politically

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :