گزارش خطا در معنی کلمه 'contingent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مشروط‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: موكول‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تصادفی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: محتمل‌ الوقوع‌

شبکه مترجمین ایران

5 معارف اسلامی و الهیات:: ممکن

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. large, strong, substantial | military, naval, police | British, UN, etc. PREP. ~ from a strong contingent from Camberwell Art School | ~ of a large contingent of American troops

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :