گزارش خطا در معنی کلمه 'هم میهن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: patiot

transnet.ir

2 general:: countryman

transnet.ir

3 general:: landsman

transnet.ir

4 Law:: /هم‌وطن/ ■ n fellow countryman; fellow countrywoman; compatriot ■ adj born, residing, or holding citizenship in the same country as another

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :