گزارش خطا در معنی کلمه 'همسر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: spouse

transnet.ir

2 Law:: /زن، زوجه، عيال، زوج، شوهر/ One member of a couple; married person with reference to his/her wife or husband : spouse; wife; husband; man; woman; prince consort : the husband of a reigning queen; queen consort : the wife of a reigning king; loosely : partner

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :