گزارش خطا در معنی کلمه 'همیشگی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: permanent

transnet.ir

2 Law:: wonted (spoke with his wonted slowness(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: constant; continual; continuous; permanent; abiding; enduring ■ adv constantly; for ever; for all time; ever

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :