گزارش خطا در معنی کلمه 'وارسی ـ وارسی کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: vt inspect, ~ing, ~ion; examine; scrutinize; check; check up; investigate; look into; search (search land titles( frisk : to search (a person) for something (as a concealed weapon) by running the hand rapidly over the clothing and through the pockets (more appropriately in Persian بازرسي بدني كردن)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :