گزارش خطا در معنی کلمه 'contributor'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هم‌ بخشگر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اعانه‌ دهنده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شركت‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. important, significant | big, large | main, principal | net net contributors to the economy | regular The core of regular contributors is essential to the magazine. PREP. ~ to Carbon dioxide is the largest contributor to the greenhouse effect.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :