گزارش خطا در معنی کلمه 'controller'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بازرس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناظ‌ر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حسابدار ممیز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رئیس حسابداری

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كنترل‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مدیر امور مالی كنترولر

شبکه مترجمین ایران

7 مکانیک:: کنترل‌کننده | کنترلر

واژگان شبکه مترجمین ایران

8 مرغ‌داری :: کنترلر

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. air traffic | programme He is the new programme controller for BBC2. | credit, financial, marketing, production | district, divisional, group, regional PREP. ~ for the company's marketing controller for the north-westJOB

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :