گزارش خطا در معنی کلمه 'یاساول'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (in Mongolian era) – sentry; sentinel; watchman; patrol; guard

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (during the Safavid) royal court protocol officer – in present-day Persian used in the common phrase قراول و يساول for which see يساول .

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :