گزارش خطا در معنی کلمه 'یاغی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: outlaw

transnet.ir

2 general:: rebel

transnet.ir

3 general:: renegade

transnet.ir

4 Law:: ■ n rebel; mutineer; insurgent; outlaw; banni /bænay/ or bannitus /bæn(d(s/ : In old law, one under a ban; an outlaw or banished person ■ adj mutinous; rebel; turbulent (a set of mischievous, turbulent rebels – Anne Brönte(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :