گزارش خطا در معنی کلمه 'convict'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: محبوس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مجرم‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: محكوم‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جانی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. escaped

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun prisoner: A convict lives in a prison cell. verb find guilty: They shall convict her of the crime of murder.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :