گزارش خطا در معنی کلمه 'cool as a cucumber'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خون‌ سرد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: خوددار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: متین‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): *cool as a cucumber extremely calm; imperturbable. (*Also: as ~.) • Joan felt nervous, but she acted as cool as a cucumber. • The politician kept cool as a cucumber throughout the interview with the aggressive journalist.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :