گزارش خطا در معنی کلمه 'cooperate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باهم‌ كار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: همیاری‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تشریك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: همدستی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. fully He has said he will cooperate fully with the police enquiries. | closely VERB + COOPERATE will/would | agree to, be prepared to, be willing to | refuse to PREP. in The two companies are cooperating in the development of a new engine. | on cooperating on a research project | with The firm has agreed to cooperate with the employment survey.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. work together: We will cooperate with them on this.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :