گزارش خطا در معنی کلمه 'corporation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شركت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بنگاه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گروهی‌ از مردم‌ (شركت‌ یا بنگاه‌) كه‌ دارای‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شرکت سهامی

واژگان شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شركت سهامی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, giant, large, major | powerful | foreign | global, international, multinational, transnational | private, public | broadcasting, business, finance, industrial, oil CORPORATION + NOUN taxORGANIZATION (for verbs)

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun company: The IBM corporation makes computers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :