گزارش خطا در معنی کلمه 'corrode'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 مهندسی پزشکی:: پوسیدن

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پوسیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خوردن‌ (اسیدوفلزات‌)

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زنگ‌ زدن‌ (فلزات‌)

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb PHRASES be badly corroded If the pipe is badly corroded, it should be replaced.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
لطفا صبر کنید
کد امنیتی بالا را وارد کنید :