گزارش خطا در معنی کلمه 'counselor'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رایزن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وكیل‌ مدافع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مستشار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مشاور

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun an adviser: He conferred with his counselor about college. noun trial lawyer: He hired a counselor to help defend him.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :