گزارش خطا در معنی کلمه 'courier'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیك‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قاصد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. diplomatic | drug | cycle, motorcycle VERB + COURIER act as He has admitted to acting as a drug courier. | send sth by Urgent deliveries of medicine may be sent by motorcycle courier.JOB

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :