گزارش خطا در معنی کلمه 'court martial'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (court martials

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دادگاه نظامی

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: laitram struoclp) محاكمه‌ نظ‌امی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + COURT MARTIAL order The general ordered an immediate court martial. | hold | face PREP. at a/the ~ The officer was convicted of desertion at a court martial. | by ~ He was tried by court martial.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :